اگر باور داشته باشیم که فرهنگ، انسانساز است، میتوانیم یقین پیدا کنیم که فرهنگ زیرساخت توسعه است.
ما امروز نیازمند احیای ایران فرهنگی از طریق توجه به حوزه میراث و تمدن ایرانی و پایبندی به ارزشهای اسلامی و هویت دینی هستیم.
در مبحث فرهنگ و تحلیل و تفسیر کارکرد آن بر این باوریم که فرهنگ، چهار ساحت را در برمیگیرد و اولین و مهمترین کارکرد آن، هویتسازی است. کارکرد اصلی فرهنگ، حفظ و تداوم ارزشهای بنیادی در جامعه است، مهمترین عامل بقای فرهنگی و تداوم فرهنگی هر ملتی را باید هویت آن ملت و کشور دانست.
به اعتقاد من موزهها نشانگر هویت و در حقیقت شناسنامه هر قوم و ملتی هستند. همانطور که شناسنامه یک فرد سند هویتی او است، موزه هم سند هویتبخش یک ملت است. فرهنگ و تمدن هر جامعه و ریشههای تاریخی مردمان در موزهها تبلور پیدا میکند. به عبارت دیگر موزهها محل اجتماع و انباشت سرمایههای عظیم فرهنگی ما هستند که طی قرون و سالها برای ما به یادگار ماندهاند.
موزه، آیینه تمامنمایی از فرهنگ، هنر، آداب و رسوم، باورها و اعتقادات گذشتگان و نیاکان ماست و از این منظر موزه یکی از پلهای ارتباطی بین گذشته، حال و آینده به شمار میرود. موزه و میراث فرهنگی ریشههای تاریخی و فرهنگی ما هستند و بدون اتصال به ریشهها، هیچ درختی زنده و تنومند و ثمربخش نمیماند.
نقش موزهها به عنوان نگاهبانان ریشههای فرهنگی یک جامعه نقشی انکار ناپذیر و بسیار مهم تلقی میشود. بویژه وقتی باور داشته باشیم که موزهها ابزاری مهم برای تبادل فرهنگی، تعامل فرهنگی، گفتوگوی فرهنگی، غنیسازی فرهنگی و ایجاد بستر لازم برای زندگی مسالمتآمیز فرهنگی هستند.
ما موزه ایجاد نمیکنیم تا بتوانیم گردشگر جذب کنیم یا حتی موزه نمیسازیم که گذشته خودمان را نشان بدهیم. در وهله نخست موزهها ساخته میشوند تا سطح فرهنگی و تمدنی جامعه بزرگ ملی را نسبت به موقعیت کنونی ارتقا دهند؛ بنابراین وجود این نگاه در توسعه موزه از اهمیت ویژهای برخوردار است. زمانی که این نگاه در مواجهه با موزه و موزهداری وجود داشته باشد، آنگاه موزه مکانی برای توسعهیافتگی، ایجاد، حفاظت و معرفی هویت فرهنگی و مهمتر از همه انتقال آن به نسلهای آینده، میشود.
همانطور که کتاب و کتابخوانی از شاخصهای توسعه یافتگی جوامع به شمار میرود، موزه هم شاخص توسعه یافتگی محسوب میشود. به این معنا که کشوری که دارای 100 موزه است، با کشوری که دارای 1000 موزه است، مسلما به لحاظ سرانه مصرف فرهنگی متفاوت هستند. هر چقدر فاصله بین موزهها و مردم یک جامعه بیشتر باشد، به همان میزان توسعه یافتگی یا توسعهنایافتگی جامعه نمایان میشود. باید تلاش کرد تا موزهها به شکل کاربردیتر و مفیدتری در این راستا به کار گرفته شوند و طراحی و برنامهریزی برای افزایش حضور مردم در موزهها، به عنوان یک نیاز اولیه در سبد مصرف فرهنگی خانوادهها، باید مورد تاکید باشد.
یکی از مشکلات و آسیبهای جدی فرهنگی جامعه ایرانی بیتوجهی به سرمایههای فرهنگی است که خود محصول علت دیگری است و آن مسئله گسست یا گسل فرهنگی در جامعه امروز ما است. اولین و مهمترین گام برای ترسیم چشمانداز روشن فرهنگی، توجه به ریشههای فرهنگی و هویتی و احترام به میراث فرهنگی است.
بر این باورم که فرهنگ، تنها راه و بستر اصلی توسعه ملی و دستیابی به قلههای پیشرفت در کشور است. ما امروز نیازمند احیای ایران فرهنگی از طریق توجه به حوزه میراث و تمدن ایرانی و پایبندی به ارزشهای اسلامی و هویت دینی هستیم تا از حجم آسیبها و مخاطرات پیشروی جامعه بکاهیم.
ذخایر فرهنگی زوال ناپذیر ما ذخایر بانک مرکزی نیست؛ بلکه ذخایر و نفایس موزه ملی و موزههای دیگر و میراث فرهنگی ارزشمند ماست که در جای جای این مرز پرگهر میدرخشد.
سخنان سیدرضا صالحی امیری، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی،بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۹۵ در مراسم روز جهانی موزه و میراث فرهنگی