سفرنامههایی که نوشته از حیث قابل فهم بودن برای مخاطبان، با هر میزان سواد و دانش، امتیازی است که موجب شده تا آثارش با اقبال عمومی همراه باشد.
روزنامهنگاری که روایت کردن را به خوبی بلد است و میتواند از هر اتفاق، ملاقات و رخداد سفر، ماجرایی برای خواندن و دانستن خلق و خواننده را با خود همراه کند.
ضابطیان عکاسی است که در سفر خوب میبیند و هر تصویری که در قاب چشمانش جذاب است را ثبت و ضبط میکند. نگاه متفاوت این روزنامهنگار به سفر در آثارش هویداست.
ضابطیان در همهی این آثار روندی رو به جلو برای شناخت واقعی کشورهایی که به آن سفر کرده، داشته است.
مردمنگاری را بر روایت مکانی ترجیح داده و در هر کتاب به روایت بهتری از حال و روز مردم کشور مقصد دست یافته است.
ضابطیان را باید نیمای سفرنامه نویسی ایران توصیف کرد که ساختارهای گذشته سفرنامهنویسی را همچون پدرشعرنو فارسی، بهم ریخته است و برای نسل امروز مینویسد تا نگرش عمومی به سفر را تغییر دهد.
او سفرنامهنویسی است که یاد گرفته به مدد تکنولوژی، اینترنت و شبکههای اجتماعی، با دانش و اطلاعات قبلی پا به ناشناختهها بگذارد.
حتی قبل از سفر به یک کشور، به رادیوهای محلی آن گوش میسپارد تا با زبان و موسیقی مردمان مقصد، آشنا شود.
حالا؛ مخاطبان برای سفر و روایت بعدی ضابطیان لحظه شماری میکنند و این یعنی موفقیت منصورخان.