کرانه دریای خزر دیدنیها دارد و مردمان ساده و مهربانش بلدند خستگی مسافرانشان را با یک استکان چای آتشی بیریا، بیرون بیاورند.
ردّ معطّر این کشتزار سبز را بگیر و بیا.
غمزه و کرشمه این بوتهزارها درایران قدمتی صدساله دارد. آن وقت که محمدمیرزا کاشف السلطنه مصمم شد، این بذر و نهال سحرانگیز را اواخر قرن سیزده هجری به ایران بیاورد.
بیاورد و بکوشد تا این گیاه همیشه سبز، در رطوبت و بارش خزری رشد و نمو کند. ببالد و قد بکشد و عمری عشوههایش را بریزد در سرزمین شمالی.
اینجا اوایل سال تازه، فصل برداشت است و شمالیها در بهار و تابستان و پاییز اقدام به دستچین برگ سبز چای میکنند.
بهارخزر، بهار دیگری است. پنجرههای شمال در این فصل به روی تماشای مزارع چای باز میشود و گشت و گذارها، بوی چای و بوی چایزار میگیرند، آنگاه که بین کوههای البرز و سواحل دریا،بازار برگ چینی محصول، داغِ داغ است و دسترنج سبز زارعان دارد روی هم انباشته میشود.
زیباییهای طبیعت در مزارع چای شمال، از هر سو رخ نشان میدهند. وقتی باران بهاری بند میآید و بوی نم به همراه عطر دلانگیز بوتههای چای در قلب مزارع سرسبز میپیچد، چایکاران شمالی، با سبدهایی بردوش، مسیر چند صدمتری خانه تا مزرعه را برای برداشت چای میپیمایند.
باید در کنارشان باشی تا ذوق و شوق چیدن این دم نوش آرامشبخش را در وجودشان احساس کنی .
چیدن چای، به همین سادگی هم که فکرش را میکنیم نیست، بلکه فوت و فن خودش را میخواهد. بی تفاوتی ما و رونق گردشگری چای
سالهاست که هند، چین، سریلانکا، انگلستان، تایوان، ترکیه و به تازگی کنیا و کانادا توسعه «گردشگری چای» را آغاز کردهاند. چای که پس از آب، دومین نوشیدنی پرمصرف جهان است، حالا فقط یک محصول ساده کشاورزی به شمار نمیآید، مفاهیم قوی اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی یک ملت را نشان میدهد، تاریخ دارد و میراثی ارزشمند است. گردشگری با همین نگاه وارد مزارع چای شده است و به ماجراجویان این فرصت را میدهد تا طعمهای جدید، چگونگی تهیه چای و مهمتر از آن، روش زندگی قومیتها را کشف کنند.
در سفرنامهها آمده است هند و چین با قدیمیترین مزارع میتوانند به کشف راز چای خوش طعم و معطر کمک کنند و حتی تجربه شما را بهبود بخشند. اما کشورهای دیگر در این رقابت سعی کردهاند مسیرهای متفاوتی را پیش روی ماجراجویان قرار دهند؛ فرصت کشف طعمهای جدید و فریبنده را میدهند و عشق به چای را تعمیق میبخشند
به گزارش ایسنا آنطور که گردشگران روایت میکنند با کیفیتترین و خوش طعمترین چای را می توان در همان مزارع قدیمی هند و چین پیدا کرد، در مناطقی به اسم «آسام» و «دارجلینگ» در هند و یا در «لونگ جینگ»، «کوه ووی»، «ژجیانگ» و «آنهویی» در چین که هر سال شاهد برپایی جشنوارههای چای با حضور گردشگرانی از سراسر جهان هستند. درمیان این مزارع حتما موزههایی را به نام چای میتوان پیدا کرد و در فروشگاههای محلی با روش تهیه چای سبز و سیاه آشنا شد.
در ترکیه نیز گردشگری چای به شکلی دیگری بروز کرده است. چای محبوبترین نوشیندی ترکها است که درحقیقت، روش زندگی و گوشهای از فرهنگ مردم این کشور را نشان میدهد. ترکها معتقدند چای را باید با اصالت برای گردشگران سرو کرد. روش تهیه چای ترکی نزدیک به ایران است اما چای ترکیه نزد گردشگران، محبوبتر، شناخته شدهتر و معروفتر است.
ترکها چای تیره و شیرین را در استکانی کمر باریک که بخشی از هویت و جاذبه گردشگری این کشور است، سرو میکنند. چایخانهها به وفور در دسترس قرار دارند و این تجربه را به سادگی در اختیار گردشگران قرار میدهند، حتی کارگاههای آموزشی در زمینه دم کردن چای برای توریستی که چند لحظه قرار است در آن چایخانه یا کافه استراحت کنند، برگزار میکنند.
در ایران اما کارخانههای چای رو به تعطیلی رفتهاند و از بیشتر باغها و مزارغ چای، ویلا سبز شده است. در بیشتر کافهها و رستورانها معمولا یک استکان چای دم کرده، قیمت بالایی دارد، در نتیجه مصرف چای کیسهای خارجی رایجتر و آسانتر شده است. گردشگری که به ایران میآید تصویر روشنی از فرهنگ و میراث چای در ایران ندارد، آنچه میداند بیشتر به چین و یا ترکیه مربوط میشود.
البته که گردشگران خارجی در سفر به ایران «چای و نبات» و«چای قندپهلو» را با عنوان روشی از زندگی مردم تجربه میکنند و گاهی تورهایی در باغهای چای برگزار میشود اما نه مثل چین و هند برنامهای برای «گردشگری چای» وجود دارد و نه مثل ترکیه قرار است با یک استکان چای، تصویر فرهنگ مردم یک کشور در نظر گردشگران جاودانه شود.