سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر در سخنانی به نقد وزیر میراث فرهنگی پرداخته و گفته است:
«از آقای ضرغامی میخواهم در دهه پیروزی انقلاب اسلامی به مبانی امام و حضرت آقا رجوع کنند و مبانی آن را در نظر داشته باشند و نسبت به مسائل دقیقتر موضعگیری کنند. امروز ما در حوزه گردشگری ضعفهای جدی داریم، چه در حوزه جذب گردشگر در کشور و چه در حوزه بحث معرفی اماکن خودمان.
حتی در حوزه نظارت بر گردشگری نیز ضعف های جدی وجود دارد. خواهش ما از مسئولین مختلف این است که واقعا به کارهای تخصصی خودشان بپردازند.»
اظهارات" سید علی خان محمدی" بیانگر مطلع نبودن وی از معادلات صنعت گردشگری است. به عملکرد عزتالله ضرغامی در دستگاه گردشگری کشور نقدهای جدی و اساسی وارد است، اما این ارزیابی باید در بستر واقعیتهای کنونی کشور که گردشگری با آن پیوند ناگستنی دارد انجام گیرد.
در شرایطی که اقتصاد کشور با تحریمهای ظالمانه جهانی مواجه است و ایران هراسی به اوج خود رسیده نباید انتظار داشت که صنعت گردشگری از رونق و پویایی مطلوب برخوردار باشد.
در روزهایی که از ثبات اقتصادی خبری نیست و سیاست خارجی با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم میکند و ایران در راس اخبار منفی رسانههای دنیاست، حرف زدن از گردشگری شوخی بیش نیست.
گردشگری صنعتی فرابخشی است و شکوفایی آن به تنهایی در تصمیم گیریهای وزارت گردشگری رقم نمیخورد. هرگونه التهاب و بحران در فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، در نخستین ترکشهای خود، صنعت گردشگری را با چالش و بن بست مواجه میکند.
ضرغامی در دورانی که تصدی رسانه ملی را عهدهدار بود هیچگاه مورد نقد چهرههایی همچون سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر و اصولگرایان مشابه قرار نمیگرفت. زیرا از منظر رسانه حاکمیت به موضوعات مینگریست. اما در وزارت میراث فرهنگی این نگاه پاسخگوی واقعیتهای جامعه نیست و ضرغامی به درستی به این فهم واقع گرایانه دست یافته که با بخشنامه، مصوبات و نگاه یک سویه نمیتوان به گردشگری رونق داد.
ضرغامی در طیف نیروهای تمام قد انقلابی نظام قرار دارد و اصولگرایان باید بپذیرند که رفتار و گفتار او کاملا منطبق با واقعیتهای میدانی امروز کشور است. وزیری که نمیخواهد با سیاست ورزی و کتمان انچه در لایههای اجتماعی جامعه میگذرد بیش از این شاهد گسست و بیاعتمادی افکار عمومی به نظام باشد.
انچه منتقدان اصولگرای وزیر گردشگری همواره از آن غافل بودهاند این نکته کلیدی است که اظهارت ضرغامی در راستای وظایف تخصصی اوست. وقتی از شادی و نشاط جامعه و پرهیز از سختگیریها و محدودیتهای خودساخته سخن میگوید در حقیقت به دنبال ارایه تصویری توام با ارامش از ایران اسلامی است که اساس تحرک بخشی صنعت گردشگری و مقابله با بحران ایران هراسی است.
هرآنچه به این آرامش خدشه وارد کند با گردشگری مرتبط است و نمیتوان از آن غافل بود.
عقلانیت ضرغامی در بهتر شدن حال جامعه و خروج از بحران گریبانگیر صنعت گردشگری، منطقی است و ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای ترویج مهمترین و اساسیترین معروف حال حاضر که همان مقابله با ایران هراسی است باید مشوق و کمک حال آقای وزیر انقلابی دولت باشد و نه منتقد او.
منکر واقعی جامعه امروز ایران کاهش ارزش پول ملی، گرانی و تورم کمرشکن، فقر و بیکاری، رویا شدن ازدواج و خرید خانه، مهاجرت نخبگان، افزایش فاصله طبقاتی، تجملگرایی و اشرافیگری برخی مسئولان، حقوقهای نجومی، دو قطبی تحصیل فرزندان در مدارس دولتی و غیر انتفاعی و درمان در بیمارستانهای خصوصی و دولتی، فساد مالی برخی مسئولان و دهها مورد دیگر است که دین و باور مردم را هدف قرار دادهاند و سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر بهتر است این موارد اساسی را در امور روزانه خود مورد توجه قرار دهد و به وظایف اختصاصی خود بپردازد.
ایران اسلامی در ۴۴ سالگی خود به بلوغ و پختگی لازم برای نقد درونی خود رسیده و نباید مانع از فعالیت و اظهار نظر دلسوزان واقعی کشور شد.
http://asremizban.com/vdcd2j096yt09.a2y.html«از آقای ضرغامی میخواهم در دهه پیروزی انقلاب اسلامی به مبانی امام و حضرت آقا رجوع کنند و مبانی آن را در نظر داشته باشند و نسبت به مسائل دقیقتر موضعگیری کنند. امروز ما در حوزه گردشگری ضعفهای جدی داریم، چه در حوزه جذب گردشگر در کشور و چه در حوزه بحث معرفی اماکن خودمان.
حتی در حوزه نظارت بر گردشگری نیز ضعف های جدی وجود دارد. خواهش ما از مسئولین مختلف این است که واقعا به کارهای تخصصی خودشان بپردازند.»
اظهارات" سید علی خان محمدی" بیانگر مطلع نبودن وی از معادلات صنعت گردشگری است. به عملکرد عزتالله ضرغامی در دستگاه گردشگری کشور نقدهای جدی و اساسی وارد است، اما این ارزیابی باید در بستر واقعیتهای کنونی کشور که گردشگری با آن پیوند ناگستنی دارد انجام گیرد.
در شرایطی که اقتصاد کشور با تحریمهای ظالمانه جهانی مواجه است و ایران هراسی به اوج خود رسیده نباید انتظار داشت که صنعت گردشگری از رونق و پویایی مطلوب برخوردار باشد.
در روزهایی که از ثبات اقتصادی خبری نیست و سیاست خارجی با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم میکند و ایران در راس اخبار منفی رسانههای دنیاست، حرف زدن از گردشگری شوخی بیش نیست.
گردشگری صنعتی فرابخشی است و شکوفایی آن به تنهایی در تصمیم گیریهای وزارت گردشگری رقم نمیخورد. هرگونه التهاب و بحران در فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، در نخستین ترکشهای خود، صنعت گردشگری را با چالش و بن بست مواجه میکند.
ضرغامی در دورانی که تصدی رسانه ملی را عهدهدار بود هیچگاه مورد نقد چهرههایی همچون سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر و اصولگرایان مشابه قرار نمیگرفت. زیرا از منظر رسانه حاکمیت به موضوعات مینگریست. اما در وزارت میراث فرهنگی این نگاه پاسخگوی واقعیتهای جامعه نیست و ضرغامی به درستی به این فهم واقع گرایانه دست یافته که با بخشنامه، مصوبات و نگاه یک سویه نمیتوان به گردشگری رونق داد.
ضرغامی در طیف نیروهای تمام قد انقلابی نظام قرار دارد و اصولگرایان باید بپذیرند که رفتار و گفتار او کاملا منطبق با واقعیتهای میدانی امروز کشور است. وزیری که نمیخواهد با سیاست ورزی و کتمان انچه در لایههای اجتماعی جامعه میگذرد بیش از این شاهد گسست و بیاعتمادی افکار عمومی به نظام باشد.
انچه منتقدان اصولگرای وزیر گردشگری همواره از آن غافل بودهاند این نکته کلیدی است که اظهارت ضرغامی در راستای وظایف تخصصی اوست. وقتی از شادی و نشاط جامعه و پرهیز از سختگیریها و محدودیتهای خودساخته سخن میگوید در حقیقت به دنبال ارایه تصویری توام با ارامش از ایران اسلامی است که اساس تحرک بخشی صنعت گردشگری و مقابله با بحران ایران هراسی است.
هرآنچه به این آرامش خدشه وارد کند با گردشگری مرتبط است و نمیتوان از آن غافل بود.
عقلانیت ضرغامی در بهتر شدن حال جامعه و خروج از بحران گریبانگیر صنعت گردشگری، منطقی است و ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای ترویج مهمترین و اساسیترین معروف حال حاضر که همان مقابله با ایران هراسی است باید مشوق و کمک حال آقای وزیر انقلابی دولت باشد و نه منتقد او.
منکر واقعی جامعه امروز ایران کاهش ارزش پول ملی، گرانی و تورم کمرشکن، فقر و بیکاری، رویا شدن ازدواج و خرید خانه، مهاجرت نخبگان، افزایش فاصله طبقاتی، تجملگرایی و اشرافیگری برخی مسئولان، حقوقهای نجومی، دو قطبی تحصیل فرزندان در مدارس دولتی و غیر انتفاعی و درمان در بیمارستانهای خصوصی و دولتی، فساد مالی برخی مسئولان و دهها مورد دیگر است که دین و باور مردم را هدف قرار دادهاند و سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر بهتر است این موارد اساسی را در امور روزانه خود مورد توجه قرار دهد و به وظایف اختصاصی خود بپردازد.
ایران اسلامی در ۴۴ سالگی خود به بلوغ و پختگی لازم برای نقد درونی خود رسیده و نباید مانع از فعالیت و اظهار نظر دلسوزان واقعی کشور شد.
لینک کوتاه